خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار

متن مرتبط با «کوچه» در سایت خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار نوشته شده است

۱۶۶ - کوچه های تودرتو

  • دیشب خواب دیدم رفته بودم آموزش و پرورش! وقتی اومدم بیرون دنبال کت ام می‌گشتم انگار قبل از ورود باید کت‌ها رو تحویل یکی می‌دادیم . به اون یارو گفتم کت من اونه ولی فهمیدم کتم دست خودمه اونها آخرین کتی رو که دستش بود و من گفتم مال منه انگار صاحبشو میشناختن و منو شماتت کردند. دنبال راه خروج از اون محل بودم کوچه های پیچ در پیچ و طولانی . در یه خونه باز شد آدرس رو از جوانی پرسیدم اول جواب واضحی نداشت بعد یه راهنمایی مختصری کرد و گفت باید از اون ور بری. یه دبیرستان تعطیل شده بود و دبیرستانی ها داشتند میومدند بیرون! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ۱۶۴ - کوچه های زیبای خطرناک

  • ساعتی پیش خواب دیدم در مکانی میخواهیم عبور کنیم ظاهراً کوچه ای در محلات قدیمی شهر . کنار کوچه حدود ده متر پایین‌تر رودخانه عمیقی رد میشد که دور و برش سبزه هم بود زیبا بود ولی خطرناک مردم هل میدادند و به زور مراقب بودم تا پرت نشم پایین . سوار وسیله ای بودم مثل اتوبوس روباز یا موتورسیکلت عمومی . از کوچه های تنگ رد میشد یه کوچه که مسقف هم بود کمی آب سطحشو گرفته بود انگارقبلا هم از اونجا ردشده بودیم ولی سطح آب پایینتر اومده بود . پیراهن تنم نبود کوله ای بر دوش داشتم و گویی ترک موتور نشسته بودم چند دختر و پسر با اوضاع ناجور اختلاط میکردند! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها